فواید بازی برای کودکان
بازی کاری است که کودکان انجام می دهند. به گفته استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده کتاب ذهن و نشانههای رشد کودک (Baby mind و Baby signs)، دکتر لیندا آکردولو، بازی پیشه بچه ها می باشد و به آن ها تجربه آزادانه فکر کردن و دسترسی داشتن به دنیای اطرافشان و دنیای احساسات درونشان را می دهد.با رشد علم و دانش در میان افراد جامعه اهمیت بازی نیز در میان خانواده ها رشد کرده است. بیشتر پدر و مادر ها امروزه با فواید بازی برای کودکان آشنا هستند و تا جائی که بتوانند فرزندانشان را در این راه همراهی می کنند.
فواید بازی برای کودکان زیاد است و نمی توان تاثیرش را در رشد کودکان را نادیده گرفت. از اینکه مانع فرزندان خود شوید تا بازی های پر تحرک انجام ندهند پرهیز کنید. زیرا با انجام این کار هم جلوی رشد فکری او را گرفته، و هم رشد جسمی او را به هم می زنید.
فوایده های بازی
- باعث رشد و تقویت قدرت ذهن و تفکر فرزندتان می شود.
- به اینکه فردی اجتماعی تبدیل شود کمک می کند. با بازی کردن با دیگر بچه ها از اینکه به یک کودک منزوی تبدیل شود پیشگیری به عمل می آید.
- باعث افزایش رشد جسمانی وی هم می شود.
- بهترین چیزی که می تواند هیجانات کودک را تخلیه کند، بازی کردن است.
بازی برای کودکان همچون کار برای بزرگسالان است.
بازی برای کودکان هنچون کار برای بزرگسالان است. کودکان با بازی کردن وقت خود را تلف نمی کنند بلکه مواردی مثل موارد زیر را به دست می آورند یا چیزی می دهند.
تقویت تخیل
بازی های تخیلی یا بازی های وانمودی یکی از پایه های دنیای کودک است. یک کودک حدوداً در ۲ سالگی این رفتار را از خود بروز می نماید. شاید هر چیزی مثل اشیاء روزمره می تواند قباعث برانگیختگی قوه تخیلش شود. چون ذهن او این اشیاء را به عنوان نماد می بیند یعنی یاد می گیرد که یک چیز می تواند نماد چیز های دیگری نیز باشد. یک کودک به وسیله استفاده از توانایی جدیدش که همان وانمود کردن است میتواند به یک چوب به چشم یک قایق نگاه کند و از قابلمه به عنوان طبل.
کودک در دنیای تخیلی خود علاوه براینکه اشیاء روزمره را به چیز های دیگر تبدیل می سازد، در بازی هایش هم نقش هایی را نیز بازی می کند. یک روز به نقش پدر در می آید روز دیگر در نقش قهرمان ظاهر می شود. شاید همین نقش ها، استعداد او را در زمینه های درونی اش به اطرافیان نشان می دهد.
پتی ویپفلر موسس و مدیر موسسه راهنمایی والدین (Parents Leadership) در کالیفرنیا (سازمان غیر انتفاعی که به والدین و پرستاران کودک در توسعه مهارتهای گوش دادن، پرورش کودک و مهارتهای مدیریتی کمک میکند) بیان می دارد: گاهی اوقات داستان هایی که کودکان به نمایش می گذارند، بازتاب چیز هایی است که سعی می کنند آنها را بفهمند. مثلا اگر به تازگی خواهر یا برادرشان به دنیا آمده است، امکان دارد به تقلید از تعامل شما با خواهر یا برادر کوچک ترش او نیز مواظبت از کودک را وارد بازی اش نماید.
اگر به وسایل شهر بازی علاقه دارید مقاله تجهیزات و وسایل شهربازی را مطالعه کنید.
تقویت مهارت اجتماعی
قطعا یکی دیگر از فواید بازی کردن کودکان، افزایش مهارت اجتماعی می باشد. کودکان نوپا در کنار هم بدون ارتباط واضحی به بازی کردم مشغول می شوند که به این نوع بازی، بازی موازی گفته می شود. در طول دوران خردسالی یعنی حدود ۳ تا ۴ سالگی، آن ها از طریق خلق داستان های پیچیده با هم شروع به برقراری ارتباط می کنند. در این حین می آموزند که با هم صحبت کنند، همکاری و به اشتراک گذاشتن را می آموزند. مثلا زمانیکه بچه ها با این موضوع که چه کسی پدر شود یا چه کسی آن پیراهن بنفش را بپوشد به بحث می پردازند، در واقع دارند یک مهارت اجتماعی مهمی را در خود می پرورند.
رشد جسمانی
یکی دیگر از فواید بازی کردن برای کودکان رشد جسمانی می باشد. انواع مختلف بازی جسمانی به ایجاد مهارتهای مختلف کمک میکند: برای مثال لی لی کردن تعادل را در بدن کودک بیشتر می سازد. فعالیتهای ورزشی مهارت هماهنگی را به وجود می آورد. نخست مهارتهای حرکتی اصلی مانند دویدن، پرت کردن و رکاب زدن افزایش مییابند، اما مهارتهای حرکتی ظریف دیرتر شکل میگیرند. کودک ۳ سالهای که با دقت بلوک خانه سازی را روی هم میچیند و برج درست میکند، نه تنها درباره جاذبه زمین و تعادل چیزی میآموزد، بلکه مهارت هماهنگی دست و چشم او نیز بهبود می یابد. مهارتی که کودک در طول بازی یاد می گیرد، به زندگی روزانه او راه پیدا می کند. مثلا کودک ۳ ساله بعد از کمی تمرین می تواند خودش لباس ببه تن کند و غذا بخورد. که این مهارت ها به او احساس استقلال می بخشد.
بازی جسمانی فایده غیر جسمانی هم برای کودک به همراه دارد. مثلا به او در کاهش استرس و کج خلقی کمک میکند. در صورتی که کودک به اندازه کافی بازی پرتحرک نداشته باشد، ممکن است بد خلق و عصبی شود.
تخلیه هیجان
کودکان پیش از آنکه بتوانند احساساتشان را در قالب کلمات نمایش دهند، آن را از طریق بازی جسمانی، قصه گویی، هنر و سایر فعالیت ها می گویند. وقتی کودک تجربه های آزار دهنده ای دارد و یا تجربه هایی که درک آن ها برایش دشوار است، از طریق بازی این تجارب را پی در پی مرور میکند. مثلا اگر شخصی که او را هل داده باشد یا چیزی را در مدرسه از دست او گرفته باشد، شاید در آن لحظه درک نکند که چه اتفاقی افتاده است. اگر روز بعد که با او بازی می کردید، با خشونت شما را هل داد، ممکن است بخواهد جواب چیزی را که روز قبل تجربه کرده بود، پیدا کند.
نقش شما هنگام بازی با کودک
ویپفلر میگوید: «خوب است به کودکتان اجازه بدهید که بازی را کنترل نماید.»
به کودکتان در چارچوب ایمنی و محدودیت های زمانی اجازه بدهید بگوید که چه کار کنید. به این روش شما می فهمید که چه علایقی در فرزند شما هست. همچنین روحیه هدایت گری او رشد خواهد کرد. وقتی به شما اجازه می دهد که وارد دنیای تخیلی او شوید اجازه کنترل کامل بازی را به او واگذارید. در زندگی واقعی شاید این مسئولیت با شما باشد، اما دنیای بازی متعلق به اوست. با توجه کردن به کودکتان هنگام بازی، اعتماد به نفس را در او ایجاد میکنید. برای مثال، وقتی همراه با او تخیل و وانمود می کنید، به او نشان می دهید که دنیای تخیلی اش را قبول دارید و اینکه چیزی که او به آن علاقه دارد برایی شما هم اهمیت دارد.